[ و روایت شده است که حضرتش روزى میان یاران خود نشسته بود . زنى زیبا بر آنان بگذشت و حاضران دیده بدو دوختند . پس فرمود : ] همانا دیدگان این نرینگان به شهوت نگران است و این نگریستن موجب هیجان . پس هر یک از شما به زنى نگرد که او را خوش آید با زن خویشش نزدیکى باید ، که او نیز زنى چون زن وى نماید . [ مردى از خوارج گفت خدا این کافر را بکشد چه نیک فقه داند . مردم براى کشتن او برخاستند ، امام فرمود : ] آرام باشید ، دشنام را دشنامى باید و یا بخشودن گناه شاید . [نهج البلاغه]
 
شنبه 86 شهریور 31 , ساعت 10:54 عصر

می گن فقط آدما دل تنگ می شن. من اینو قبول ندارم. مگه نمی شه ابلیس هم دل تنگ بشه. مگه نمی شه من هم دلم هوای روزهای 6000 ساله هم نشینی با او را بکنه. مگه نمی شه خاطرات تدریس تو مدرسه الهی اون هم در جوار رحمتش منو اسیر خودش کنه.

کی گفته فقط آدما دل تنگ میشن:

منم دلم واسه او تنگ شده. خیلی می خوام بیام و تو عرش الهی سرک بکشم و اونو ببینم. اما روم نمی شه. خودم هم می دونم تا قیام قیام باید تاوان یه اشتباه را پس بدم.

کاش اون روز مریض بودم و اصلا اونجا نمی یومدم تا بهم بگی سجده کن

کاش حرفت رو گوش کرده بودم

کاش....

حالا باید تاوان اون کاش ها را پس بدم



لیست کل یادداشت های این وبلاگ